شروين شاهزاده ايراني

اولين باري كه به اتاقت اومدي

پســـــــل مامان شما امروز اولين باره كه به خونه و براي اولين باره كه به اتاقت اومدي اميدوارم كه خوشت اومده باشه مامان خيلي استرس داشت كه بتونه تنهايي و به خوبي ازت مراقبت كنه اونقدرام سخت نبود البته بابايي هم خيلي كمك كرد .....به خونه ي كوچيك مهربون ما خوش اومدي عزيز دلم..... ...
1 آذر 1393

ختنه شدن شروينم

چند روزي بود خيلي گريه ميكردي وقتي برديمت دكتر گفت بايد ختنه بشي عمو جوادت در اولين فرصت نكا پيش يه دكتر خوب براي تو و نريمان نوبت گرفت تو 16 روزت بود خيلي كو چيك بودي امـــــــــا قوي ببين چه لباسي تنت كردن اولش گريه نكردي ولي وقتي اومديم خونه انچنان جيغي ميزدي كه چند نفري حريفت نميشديم ماماني خيلي غصه خوردو گريه كرد.شير ماماني رو حاضر نبودي بخوري براي همين هم ميدوشيديم و با قاشق بهت شير ميداديم اخه شيشه شير هم بلد نبودي بخوري يه كم كه شير خوردي بلاخره تونستيم بخوابونيمت حاضر بودم دنيا رو بدم ولي يه لحظه درد نكشي. واي اگه عزيز جون نبود من نميدونم چيكار ميكردم خيلي كمكم كرد. و بلاخره پسر قهرمان من خيلي زود خوب شد. &...
30 آبان 1393