شروينكم با ابجي ستايش
وقتي رفتيم خونشون دير وقت بود و ستايش خواب بود ولي نميدونم شما چرا بيداري همچين بدتم نيومد رفتي تو جاي ستايش و باهاش عكسم انداختي البته اگه ميدونست بيدار ميشد چون عاشقته.راستي ماماني پستونكيم شديا البته نه نه شديد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی